کی گفته ما عاشق نیستیم .
کی گفته ما عاشق نیستیم .
عصر جمعه ها که میشه بد جور دلم میگیره !
اولا میگفتم چون هیچ تفریحی ندارم برای همینه که دلم میگیره !
راستی ما جَوونها نه برنامه ای ، نه تفریحی شاید هم هدفی برا جمعه هامون نداریم مگر اینکه بازم خونه مسعود مو طلا یه پارتی چیزی باشه بریم اونجا !
یه با که رفتم تو فکر دیدم هیچ ربطی نداره ، مهمونی و پارک هر جا هم که باشیم ، عصر جمعه بد جوری دلم میگیره و یه چیزی ته دلم میگه " بازم نیومد " .
نمی دنم چرا بشتر آدمای ایران فکر می کنن تا کسی شلوار پارچه ای نپوشه و دکمه بالای پیرهنش که انداخته رو شلوارش نبنده و تسبیحش روزی صد مرتبه نچرخونه نمی تونه عاشق امام زمونش باشه .
بابا والا ماهم با شلوار لی تنگ و پیرهن چسبون عصر جمعه دلمون تنگ آقامون میشه تازه بعضی وقت ها با یه اشاره تا اسمشو جایی می شنویم گریمون میگیره شایدهم دنبال بهونه میگردیم اما رومون نمیشه بگیم .
اصلاً عاشق آقا بودن کلاس و اُمُل بودن نمیشناسه .
مثل همة مردم دنیا از اونی که تو سواحل هاوائیه تا اونیکه پشت دیوار چین زیر سایش نشسته منتظر یکی هست . مثل ما که منتظر آقامون هستیم .